ای خداوندی که هرکه از طاعتت سربرکشد
ای خداوندی که هرکه از طاعتت سربرکشد
روزگارش خط خذلان تا ابد بر سر کشد
روزگارش خط خذلان تا ابد بر سر کشد
گر سموم قعر تو بر موج دریا بگذرد
گر سموم قعر تو بر موج دریا بگذرد
جاودان از قهر دریا باد خاکستر کشد
جاودان از قهر دریا باد خاکستر کشد
ور نسیم لطف تو بر شعلهٔ دوزخ وزد
ور نسیم لطف تو بر شعلهٔ دوزخ وزد
دلو چرخ از دوزخ آب زمزم و کوثر کشد
دلو چرخ از دوزخ آب زمزم و کوثر کشد
رونق عالم تصرفهای کلکت می دهد
رونق عالم تصرفهای کلکت می دهد
ورنه تاثیر حوادث خط به عالم درکشد
ورنه تاثیر حوادث خط به عالم درکشد
بر مسیر کلک تو ترتیب عالم واجبست
بر مسیر کلک تو ترتیب عالم واجبست
تا به استحقاقش اندر سلک نفع و ضر کشد
تا به استحقاقش اندر سلک نفع و ضر کشد
تیر گردون کیست باری در همه روی زمین
تیر گردون کیست باری در همه روی زمین
کو به دیوان قدر یک حرف بر دفتر کشد
کو به دیوان قدر یک حرف بر دفتر کشد
گر ز بهر تیر شه گلبن کند پیکان رواست
گر ز بهر تیر شه گلبن کند پیکان رواست
بید باری کیست کاندر باغ شه خنجر کشد
بید باری کیست کاندر باغ شه خنجر کشد
صاحبا گر بنده را تشریف خاصت آرزوست
صاحبا گر بنده را تشریف خاصت آرزوست
تا بدان دامن ز جیب آسمان برتر کشد
تا بدان دامن ز جیب آسمان برتر کشد
کیست آخر کو نخواهد کز پی تشریف تو
کیست آخر کو نخواهد کز پی تشریف تو
ذیل تاریخ شرف در عرصهٔ محشر کشد
ذیل تاریخ شرف در عرصهٔ محشر کشد
آسمان را گر نوید جامهٔ سگبان دهی
آسمان را گر نوید جامهٔ سگبان دهی
در زمان ذراعهٔ پیروزه از سر برکشد
در زمان ذراعهٔ پیروزه از سر برکشد
تا عروس بوستان را دست انصاف بهار
تا عروس بوستان را دست انصاف بهار
از ره مشاطگی در حیله و زیور کشد
از ره مشاطگی در حیله و زیور کشد
رونق بستان عمرت باد تا این شعر هست
رونق بستان عمرت باد تا این شعر هست
کابر آذاری همی در بوستان لشکر کشد
کابر آذاری همی در بوستان لشکر کشد